علی اکبر قیومی ابرقوئی

 یازدهم آذرماه سالروز شهادت فرزند بروند گیلان، میرزا یونس استاد سرائی، مشهور به میرزا کوچک خان جنگلی (1300-1259) است. میرزا کوچک، که شخصیتی آزادیخواه و روحیه­ای مبارز داشت، در آغاز جوانی و به منظور تحصیل علوم دینی چندی در رشت، قزوین و تهران ساکن شد. این امر آگاهی های سیاسی او را افزایش داده و اندک اندک وی را به صفوف مشروطه­خواهان و مبارزان علیه استبداد وارد ساخت. در فضای آشفته بعد از شکست نسبی نهضت مشروطیت، میرزای مبارز و جوان به عضویت، سازماندهی و رهبری جریاناتی آزادیخواهانه در مناطقی از گیلان (فومن و کسما) پرداخته و بعدها با گسترش دامنه فعالیت­های نهضت جنگل، عمده مناطق گیلان و مازندران تحت تسلط جنگلیان درآمد تا جایی که در سال 1296 در رشت اعلام حکومت جمهوری کردند. در آخرالامر انقلابیون جنگل به دلیل تغییر فضای سیاسی در داخل و خارج از کشور و در ایام صدارت رضاخان به عنوان سردار سپه، متحمل شکست­هایی پی در پی از قوای داخلی و خارجی شدند و میرزار کوچک که در پی تعقیب و گریز، با تنی چند از نیروهای وفادار خود به سمت خلخال عقب نشینی می­کرد، در اوج تنهایی گرفتار بوران و برف شد. پس از شهادت، سر از تن میرزای مجاهد جدا گردیده و تا مدت­ها به نمایش گزارده شد. اگرچه میرزا کوچک خان از سوی دولت زمان به عنوان یک طاغی و یاغی مجازات شد اما تاریخ ایران هیچگاه رشادت، دین­خواهی، استقلال­طلبی و آزادی­خواهی این مبارز سترگ را فراموش نخواهد کرد. (رحمه الله علیه)

روشن است که در این مجال کوتاه نمی توان از تاریخ این جریان و ابعاد و اعماق آن به تفصیل سخن گفت اما در سالگرد شهادت میرزا کوچه خان و به منظور ادای دین به این مجاهد بزرگ نکاتی را پیرامون اقدام و فرجام این جریان بسیار مهم و تعیین کننده در تاریخ معاصر ایران یادآور می شویم؛ چراکه، نهضت ضد استعماری جنگل، که اوج تا افول آن قریب به شش سال به طول انجامید در همین دوران کوتاه با فراز و فرودهایی جالب توجه و درس­آموز همراه بوده و مشحون از درس و پند است. فاعتبروا یا اولی الابصار

نکته اول پیرامون شخصیت میرزا کوچک خان است که بی شک مجاهدی مؤمن و عمیقاً مسلمان و استقلال طلب بود. در بعضی از تحلیل­ها تلاش بر آن است که از میرزا کوچک، تصویری همچون مبارزان مارکسیست ساخته و پرداخته شود. این خطای آشکار به دلیل نزدیکی برخی از عناصر نهضت جنگل به کمونیست­ها و ملاقات­های میزرا با نمایندگان دولت کمونیست شوروی باز می­گردد. باید توجه داشت دول قدرتمند در آن روزگار (حتی آلمان و فرانسه) روابط پیچیده­ای با جنگلیان برقرار کردند و چه بسا این نوع ارتباطات (که بعضاً متاثر از خامی و خطای جنگلیان نیز بوده است) از جمله عوامل فروپاشی داخلی و شکست بیرونی این جریان به حساب آید. اما میرزا کوچک تا پایان ماجرا از اعتقادات اسلامی و آرمان­های ملی خود ذره­ای عقب نشینی نکرد. چه بسا اگر میرزا اندکی در اسلام­گرایی و استقلال طلبی اهل معامله و مسامحه بود، بیشتر مورد حمایت دول اجنبی قرار گرفته و سرنوشت متفاوت می­داشت.

مساله دوم اهداف و آرمان­های این نهضت است. اگر به فرهنگ دینی مردمان آن روز گیلان و نگرانی­های معیشتی و امنیتی آنان، به عنوان بستر این جریان و نیز شخصیت رهبر بزرگ این نهضت دقت شود درخواهیم یافت که به جز دین­خواهی و تلاش برای اصلاح و استقلال میهن هیچ انگیزه دیگری نمی­تواند در میان باشد. به فرازی از روزنامه جنگل (ارگان رسمی نهضت جنگل) توجه فرمایید: "ما قبل از هر چیز طرفدار استقلال مملکت ایرانیم. استقلال به تمام معنای کلمه. یعنی بدون اندک مداخله هیچ دولت اجنبی. (و طرفدار) اصلاحات اساسی مملکت و رفع فساد تشکیلاتی دولتی. که هرچه بر سر ایران آمده است از فساد تشکیلات است."    

سومین موضوعی که اگر چنانچه شایسته است مورد ملاحظه قرار نگیرد در تحلیل تاریخ نهضت جنگل یکسره به خطا خواهیم رفت، ظرف زمانی این ماجراست. نطفه این نهضت در پایان عهد قاجار و در عهد آشوب و آشفتگی دولت مرکزی از سویی و نیز ارتقای آگاهی­های عمومی در اثر توسعه ارتباطات بین­المللی از سوی دیگر، رشد تفکر کمونیستی در دنیا و نهایتاً انقلاب بزرگ مشروطیت انعقاد یافته است. هرکدام از این عوامل سهم خاص خود را در این جریان داشته و برای به دست آوردن تصویری واقعی باید در جایگاه خود باید مورد تأمل و تعمق قرار گیرند.

چهارمین نکته به دلایل شکست نهضت جنگل اشاره دارد. واقعیت آن است که رهبران این نهضت بعضاً عقاید متفاوتی داشته و احیاناً برخی متأثر از بیرون از مرزها نیز بوده اند. از سوی دیگر خامی و بی تجربگی کارگردانان نهضت جنگل به ویژه در مراودات با بیگانگان، باعث بروز اشتباهاتی استراتژیک شد. نهایتاً به نظر می­رسد هیچ چیز بیشتر از اختلافات داخلی، پایان غم انگیز نهضت جنگل را رقم نزده باشد.

به هرروی نهضت جنگل، انقلابی اسلامی در یک مقیاسی منطقه ای و کوچک است که  اسلام، استقلال و اصلاح امور را به عنوان اهداف خود معرفی نموده است. این نهضت که متأثر از جریانات اسلام­گرایانه و استقلال­طلبانه ماقبل خود می­باشد اگرچه در ظاهر شکست خورد و با شهادت غریبانه رهبر پاک و بزرگ آن خاتمه یافت اما عمیقاً بر حوادث و وقایع بعدتر در طول تاریخ معاصر کشور نظیر مبارزات ملی شدن صنعت نفت و بیش از همه انقلاب بزرگ اسلامی تأثیر گزار بوده است.  

درود خدا بر میرزا کوچک خان و همه شهدای طریق حقیقت و فضیلت

مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا